امام باقر عليه السلام از ابوسعيد خدري نقل مي كند: رسول خدا فرمود: درشب معراج وقتي كه باز مي گشتم به جبرئيل گفتم: آيا خواسته اي از من داري؟ گفت: درخواست من اين است كه سلام خدا و مرا به خديجه برساني، رسول خدا وقتي كه پيام جبرئيل را به خديجه ابلاغ فرمود، در پاسخ گفت: خداي بزرگ مصدر سلامتي است و همه سلامتيها از او است و تمام سلامتيها به او باز مي گردد، و بر جبرئيل درود و سلام.
در منابع اهل تسنن نیز روایتی دال بر این مطلب وجود دارد:
حدثنا قُتَيْبَةُ بن سَعِيدٍ حدثنا محمد بن فُضَيْلٍ عن عُمَارَةَ عن أبي زُرْعَةَ عن أبي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه قال أتي جِبْرِيلُ النبي صلي الله عليه وسلم فقال يا رَسُولَ اللَّهِ هذه خَدِيجَةُ قد أَتَتْ مَعَهَا إِنَاءٌ فيه إِدَامٌ أو طَعَامٌ أو شَرَابٌ فإذا هِيَ أَتَتْكَ فَاقْرَأْ عليها السَّلَامَ من رَبِّهَا وَمِنِّي وَبَشِّرْهَا بِبَيْتٍ في الْجَنَّةِ من قَصَبٍ لَا صَخَبَ فيه ولا نَصَبَ. صحیح بخاری ج3 ص1389 و ج6 ص2723
ترجمه: جبرئيل خدمت رسول خدا آمد و عرض كرد: اي رسول خدا ! اين خديجه است كه آمده و ظرفي با خود دارد كه در آن، گوشت يا غذا يا نوشيدني است (شك از راوي است)؛ پس چون نزد تو آمد، از جانب پروردگارش و نيز از سوي من به او سلام برسان و او را به خانه اي در بهشت از درّ و ياقوت و طلا كه از هر هياهو و رنجي ايمن است بشارت بده.
دلتنگی رسول الله(ص) برای ایشان
رسولالله(ص) نيز به فضائل حضرت خديجه کبري(س) اشاره داشته و به داشتن چنين همسري افتخار ميکرده و با عظمت از ايشان ياد مي کردند چنان چه فرمودند:
خَدِيجَةُ وَ أَينَ مِثْلُ خَدِيجَةَ صَدَّقَتْنِي حِينَ كَذَّبَنِي النَّاسُ وَ آزَرَتْنِي عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِي عَلَيهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِي أَنْ أُبَشِّرَ خَدِيجَةَ بِبَيتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِيهِ وَ لَا نَصَب. المناقب خوارزمی(از منابع اهل تسنن) ص380 کشف الغمة ج1 ص360
ترجمه: خديجه و کجاست مانند خديجه! مرا تصديق کرد هنگامي که مردم مرا تکذيب کردند. و بر دين خدا يارى ام کرد و با همه مال خود کمکم نمود. خدا به من دستور داد خديجه را به قصري از زمرد كه در بهشت دارد و هيچ رنج و زحمتى در آن نيست بشارت دهم.
انگيزه هاي مخالفت
- مخالفت با اسلام
عدهاي احکام اسلام را نپذیرفتهاند و از حاکمیت این احکام هم خشنود نیستند. اما از آنجایی که خود به ظاهر مسلمانند و از طرفی
مخالفت با احکام اسلام براي آنها میسر نیست به مخالفت با ولایت فقیه میپردازند، ولایتی که در صدد اجراي احکام دین
خداست.
2 - کجاندیشی
برخی به خاطر عدم برخورداري از یک بینش صحیح با ولایت فقیه مخالفت میورزند اینها یا از مطالعه لازم برخوردار نیستند و یا
اگر مطالعه کردهاند توان برداشت صحیح از مطالعات خود را نداشتهاند و یا با پذیرش مبانی غلط وارد مطالعه شدهاند. طبیعی است
که این گونه مطالعات و تحقیقات نتیجه بخش نخواهد بود. امام خمینیقدس سره میفرماید: روشنفکر هاي ما نمیفهمند که ولایت
( فقیه یعنی چه؟( 70
3 – غرب زدگی
طیف قابل توجهی از مخالفین ولایت فقیه، غربزده هاي تاریک ذهنی هستند که با پناهندگی به افکار و مبانی غربی خود را از
جماعت مسلمین جدا ساخته و به مخالفت کورکورانه پرداختهاند. از آن جایی که حکومت اسلامی با مبانی سیاسی و زمامداري
غرب همسویی ندارد و اساساً غربیها قدرت درك یک نماد حکومت الهی را ندارند، پرچم مخالفت برافراشته اند. و علت آن هم
اعتقاد و جهل پیچیدهاي است که افکار و ذهن آنها را محاصره کرده است. طبیعی است که طرفداران غربزده آنها نیز که روح خود
را به خوراك هاي تبلیغاتی مسموم آنها معتاد کردهاند در داخل یا خارج در اجتماعات یا مصاحبه هاي خود در رسانههاي گروهی
گفتههاي غربیها را تکرار کنند. البته پیش از این بیان گردید که حرکت سرویسهاي جاسوسی در تقویت چنین نظریات سیاسی و
حقوقی بیتأثیر نبوده و کتابهاي علمی آنها نیز بیتأثیر نمیباشد. از این رو باید کتابهاي آنها با دقت لازم بررسی شود و از
مطالب خلاف تصفیه شوند تا غربزده ها و کسانی که به بلوغ فکري نرسیدهاند آنها را به عنوان مطالب مسلم و قطعی مورد تعلیم یا
تعلّم قرار ندهند. در اینجا به یک فراز تاریخی بیدار کننده اشاره میشود. وقتی مأمون با یکی از پادشاهان مسیحی که ظاهراً پادشاه
قبرس بود پیمان صلح منعقد کرد از آن پادشاه درخواست کرد تا کتابهاي یونانی کتابخانه مخصوص قبرس را در اختیار او
بگذارد. قبرسی ها این کتابها را از دسترس دیگران دور داشته بودند. پادشاه در این باره با مشاورین و خواص دربار خود به
مشورت پرداخت. همگی اظهار داشتند که از تحویل کتابها پرهیز کنند. تنها یک روحانی سرشناس به نام مطران نظر مثبت بر
واگذاري کتابها به مأمون داشت و در توضیح نظر خود گفت: این کتابها و علومی که در آن نوشته شده است به محیط هیچ
( حکومت دینی وارد نشده است مگر این که آن را فاسد و خراب کرده و بین علما و دانشمندان آن اختلاف انداخته است.( 71
4 - هوسرانی
حکومت فقیه حاکمیت خداوند بر جامعه اسلامی است و حکومت خداوند حاکمیت تقوا، صلاح و فلاح و احکام الهی است. از این
رو اگر کسی از دل سلیمی برخوردار نباشد و احکام نفسش را بر احکام دین خدا ترجیح دهد نه تنها با حکومت عدل و تقوا
مخالفت میکند که با هر محدودیتی که در ارضاي هواهاي نفسانی او وجود داشته باشد معارضه خواهد داشت. آنها میخواهند
احکام محدود کننده الهی، هوس هایشان را در تنگنا قرار ندهد تا آن گونه که عقربه نفس آنها میچرخد حرکت کنند. امام
صفحه 35 از 51 www.Ghaemiyeh.com ولایت فقیه ویژه جوانان مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ولایت فقیه یک چیزي است که خداي تبارك و تعالی درست کرده است، همان ولایت رسول الله » : خمینیقدس سره میفرماید
«. است. و اینها از ولایت رسول الله هم میترسند. شما بدانید که اگر امام زمان سلام الله علیه حالا بیاید، باز این قلمها مخالفند با او
72 ) البته این که گفته میشود ولایت فقیه همان ولایت رسول اللَّهصلی الله علیه وآله است هرگز به معناي تساوي مقام فقیه و )
پیامبرصلی الله علیه وآله نیست، بلکه مراد سعه، اقتدار و اختیارات حکومتی است.
5 - ریاستطلبی
در نظام ولایی هر کسی شایستگی تصدي مناصب عالی نظام را ندارد. از این رو افراد سیاسی کاري، که واجد شرایط این مناصب
نیستند و از طرفی علاقهمند به ریاست و موقعیتهاي عالی در قواي اجرایی و نظارتی کشور هستند و نمیتوانند به اهداف جاه طلبانه
خود نایل گردند مانع اصلی را ولایت فقیه دانسته و با تمام قوا به مخالفت با آن میپردازند.
در روايتى پيامبر گرامى اسلام به اصحابش فرمود: «به زودى گروهى
بعد از شما مى آيند كه يك نفر از آنان اجر پنجاه نفر از شما (صحابه) را
دارد». اصحاب گفتند: «يا رسول الله! ما با تو در بدر و احد و حنين
شركت داشتيم و قرآن در ميان ما نازل شد». پيامبر فرمود: «اگر بر
شما وارد مى شد آن چه آنان تحمل مى كنند، مانند صبر آنان صبر نمى كرديد.
جایگاه ولایت فقیه
ولایت فقیه تجلّی ارزشهاي سیاسی اسلام است که جایگاهی ممتاز و بیبدیل دارد. چرا که ولایت فقیه روحی در کالبد نظام اسلامی است که سایر احکام دین بر محور آن عملی میشوند. امام باقرعلیه السلام فرمود: بُنِیَ الاِسْلامُ عَلی خَمْسٍ: عَلَی الصَّلاةِ و
الزّکاةِ و الصَّوْمِ و الْحَ جِّ و و لَمْ یُنادَ بِشَ یءٍ کَما نُودِيَ بِالْوِلایَۀِ. اسلام بر پنج پایه نهاده شده است: نماز، زکات، روزه، حج، وولایت. و به چیزي به اندازه ولایت ندا داده نشده است.( 1) زراره گوید: امام باقرعلیه السلام فرمود: بُنِیَ الاِسْلامُ عَلی خَمْسَۀِ اَشْیاءٍ:عَلَی الصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ وَ الْحَ جِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوِلایَۀِ. فَقُلْتُ: اَيُّ شَییءٍ مِنْ ذلِکَ اَفْضَلُ؟ فَقالَ: اَلْوِلایَۀُ اَفْضَلُ لِاَنَّها مِفْتاحُهُنَّ وَ الْوالی هُوَالدَّلیلُ عَلَیْهِنَّ … ثُمَّ قالَ: ذُرْوَةُ الَامْرِ وَ سَنامُهُ وَ مِفْتاحُهُ وَ بابُ الْاَشْیاءِ وَ رِضا الرَّحمنِ، الطَّاعَۀُ لِلْاِمامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ. اسلام بر پنج چیز بنانهاده شده است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت. زراره گوید: گفتم: کدام یک از اینها برتر است؟ امامعلیه السلام فرمود: ولایت برتر است، زیرا ولایت کلید آنهاست و والی دلیل و راهنماي بر آنهاست … آنگاه فرمود: بالاترین مرتبه رکن، کلید، قلّه و درب همه چیز و رضایت خداوند، اطاعت امام بعد از شناخت اوست.( 2) با پیروزي انقلاب اسلامی، ملّت فهیم ایران دریافت که حکومت
باید دینی باشد و ولایت فقیه، مترقیترین نِمُود حکومت دینی است، از این رو به تصویب و تثبیت این اصل مقدس همت گمارد،زیرا به خوبی درك کرده بود ولایت فقیه مشخصه اصلی خدا محوري نظام اسلامی است و حاکمیت خداوند بر جامعه بدون ولایت فقیه معنا و مفهوم پیدا نمیکند. در نظام اسلامی دست مردم در دست ولیّفقیه و دست ولیفقیه در دست اسلام است، و با این جایگاه والاي ارزشی ولایت فقیه است که مؤمنین در حکومت اسلامی آرامش و کمال مییابند، اسلام غریب نیست، ارزشهاي دینی رسمیت دارند و دست طمع جهانخواران از دست اندازي به ارزشهاي معنوي و مادي انقلاب و میهن اسلامی کوتاه است، چراکه ولیّفقیه باغبان امین بوستان ارزشهاي اسلامی است. امامت و ولایت بالاترین جایگاهی است که در نظام اجتماعی مسلمانان
تصور میشود، زیرا کلیدي ترین و حساسترین مسندي است که با تصدّي آن میشود امتی را به ساحل سعادت رهنمون کرد. و ازآن جایی که ولیّفقیه هادي انسانها به ارزشها، احکام و اهداف الهی اسلام است جایگاهی بلند دارد و اسلام نیز بیشترین بها وارزش را به آن داده است. بدون شک فقها فرزانگان امتند و حکومت آنها با حکومت افراد دیگر تفاوتی اساسی دارد. از این رواگر در نقطهاي از زمین حکومتی تشکیل شود و زعامت آن در دست ولیّفقیه باشد، غنیمتی بزرگ براي مردم آن دیار خواهد بود.3) اسلام جایگاه ).« دولت بزرگواران از بهترین غنیمت هاست » ؛« دولۀ الاکارم من افضل الغنائم » : امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودرهبري جامعه اسلامی را در عالیترین سطح ممکن مطرح ساخته و امام مسلمین را در برترین جایگاه به مردم معرفی کرده است به
گونهاي که رهبري را اساس دین میداند. امام رضاعلیه السلام فرمود: اَلْاِمامَۀُ اُسُّ الْاِسْلامِ النَّامی وَ فَرْعُهُ السَّامی امامت اساس اسلام بالنده و شاخه سر بلند آن است.( 4) امام صادقعلیه السلام درباره کسی که خود را از امام و رهبر مسلمین محروم ساخته است فرموده است: مَنْ ماتَ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ اِمامٌ حَیٌّ ظاهِرٌ ماتَ میتَۀً جاهِلیَّۀً. کسی که بمیرد و امام زنده و آشکاري نداشته باشد به مرگ جاهليت مرده است.
آخرین نظرات